خانه > مجله مشاور مدیا > چه موقع باید به مشاور مراجعه کنیم
- مرداد ۱۴, ۱۴۰۲
- روانشناسی
چه موقع باید به مشاور مراجعه کنیم ؟
همه ما در مقاطعی از زندگی خود استرس، اضطراب، نوسانات خلقی و انواع دیگر ناراحتیهای ذهنی را تجربه میکنیم. این تجربیات ممکن است به دلیل چالشهای شغلی، قبول نشدن در امتحانی مهم، مشکلات اقتصادی، رابطه، از دست دادن شخصی عزیز یا … باشد. بیشتر اوقات، بعد از گذشت مدتی ناراحتیهایمان به پایان میرسند و به زندگی گذشته خود باز میگردیم اما مواقعی وجود دارند که نمیتوانیم به تنهایی از این چالشها عبور کنیم و به کمک نیاز داریم.
ممکن است در این شرایط احساس کنیم، تهی یا بی ارزش هستیم و در منجلاب بحرانها دست و پا میزنیم و یا شاید خصوصیات منفی در خود مشاهده میکنید که توانایی اصلاح کردن آنها را نداریم. گاهی اوقات ناراحتیهای روانی علائمی آشکار دارند و برخی مواقع به سختی قابل تشخیص هستند.
در این مواقع باید به مشاور مراجعه کنیم
۱- افت عملکرد شغلی یا تحصیلی
افت عملکرد در محل کار یا افت تحصیلی یکی از نشانههای رایج افرادی است که با مشکلات عاطفی و روانی دست به گریباناند. مشکلات مربوط به سلامت روان ممکن است توجه، تمرکز، حافظه و انرژی را مختل کند و موجب بیعلاقگی و دلسردی در محل کار یا مدرسه بشود. نتیجه این امر کاهش علاقه به کار یا تحصیل و افت عملکرد و بروز اشتباهات است. در صورتی که شغل فرد با سلامت خود یا دیگران در ارتباط باشد، بروز مشکلات روان ممکن است خطرات جدی برای او و سایرین ایجاد کند. از جمله این شغلها میتوان به مشاغلی مثل پزشک، پرستار بچه یا اپراتور دستگاههای صنعتی اشاره کرد که غفلت در آنها خسارات جبرانناپذیری به جای میگذارد. در این موارد، درمانگر در یافتن راههایی برای کنترل استرس و حل مشکلات روانی به فرد کمک میکند.
۲- دشواری در تنظیم احساسات
تقریبا همه ما در مقاطعی از زندگیمان احساس ناراحتی، اضطراب و خشم را تجربه کردهایم؛ اما توجه به تعداد دفعات بروز این احساسات و شدت آنها ضروری است. معمولا خشم یکی از نشانههای بروز افسردگی است. توجه به این ویژگی در مردان پیچیدهتر از زنان است. در بسیاری از موارد، مردان افسرده یا اطرافیانشان از بروز این علامت غافل میشوند؛ زیرا زودرنجی و عصبانیت ناگهانی به عنوان یکی از ویژگیهای معمول مردانه تلقی میشود. خشم کنترلنشده علاوه بر افسردگی ممکن است موجب بروز احساسات منفی نسبت به خودمان و جهان، و احساس یأس و ناامیدی در زندگی شود. این عوامل بر توانایی ما برای مقابله با استرس تأثیر منفی میگذارد. احساس ناراحتی و بیعلاقگی درازمدت نسبت به چیزهای مختلف ممکن است یکی از نشانههای افسردگی بالینی باشد. افسردگی بالینی با حالت روحی افسردگی که گهگاهی در افراد بروز میکند، متفاوت است. در کودکان، بهجای افزایش ناراحتی، بیشتر شاهد افزایش حساسیت، خشم و دشمنی در آنها هستیم. رواندرمانی به شما و کودکتان در کنترل احساسات کمک میکند. رواندرمانی فضایی صادقانه، عملگرا و دلگرمکننده را به وجود میآورد تا فرد در آن احساسات ناخوشایند خود و ریشههای آن را شناسایی و آنها را مدیریت کند.
۳- بروز تغییراتی در خواب و اشتها
مشکلات روان ممکن است تأثیر عمیقی بر خواب و اشتهای فرد داشته باشد. فردی که در حالت اضطراب شدید یا شیدایی قرار دارد معمولا دچار بیخوابی میشود؛ در حالی که مبتلایان به افسردگی شدید تمایل بالایی به خوابیدن طولانی دارند. به همین شکل، فردی که غرق در استرس است میکوشد با پرخوری، با احساسات منفی خود روبهرو شود و در سوی مقابل٬ فرد افسرده بهندرت غذا میخورد. اگر متوجه تغییرات شدید و درازمدت در خواب یا اشتها شدهاید، وقت آن است برای مبارزه با آن اقدام کنید و وضعیت خود را بهطور جدی ارزیابی کنید.
۴- بروز مشکل در ایجاد روابط جدید و حفظ رابطهها
مشکلات روان ممکن است با روشهای مختلفی بر روابطمان تأثیر بگذارد. این مشکلات ممکن است موجب دوری از نزدیکان، احساس عدمامنیت در رابطهمان با دیگران، یا تکیهکردن بیشازحد به دیگران برای جلب حمایت عاطفی بشود. ممکن است افرادی که با مشکلات روانی و عاطفی درگیرند در تنظیم روابط در محل کار یا مدرسه، انجام فعالیتهای گروهی، ارتباط با مقام ارشد، همکاران یا زیردستان دچار مشکل بشوند. همه اینها ممکن است بر روابط قدیمی و جدید فرد تأثیر بگذارند؛ بنابراین، اگر شما اغلب خود را در مجادله با دیگران میبینید یا مشکلاتی برای برقراری ارتباط با دیگران دارید، رواندرمانی میتواند به کمکتان بیاید.
۵- تجربه ضربه روانی (ترومای روانی)
افرادی با سابقه سوءاستفاده جسمی، جنسی یا سایر ضربههای روانی (که مشکلات خود را بهطور کامل حل نکردهاند) میتوانند با صحبت با روانشناس وضعیتشان را بهبود ببخشند. رواندرمانی به فرد کمک میکند در فضایی مطمئن و به دور از قضاوتها، تجربههای دردناکش را با مشاور در میان بگذارد. همچنین، در این حالت، فرد نیاز ندارد احساساتش را از درمانگر پنهان کند. مشاور به فرد کمک میکند به مشکلاتش از دید تازهای بنگرد و بهکمک تکنیکهای مختلف با مشکلات روبهرو شود.
۶- بیاعتنایی به فعالیتهایی که در گذشته لذتبخش بودهاند
اغلب، درگیرشدن با مشکلات روانی و عاطفی باعث میشود فرد با زندگی احساس دورافتادگی و غریبگی پیدا بکند. در نتیجه، فرد علاقهاش را به فعالیتهایی که در گذشته برایش لذتبخش بوده (مانند سرگرمیها و فعالیتهای اجتماعی مختلف) از دست میدهد. از جمله علل بروز این بیعلاقگی درازمدت و تخلیه درونی میتوان به افسردگی سوگواری و سوءاستفادهها در دوران کودکی اشاره کرد. افزایش انزواطلبی، ناامیدی نسبت به آینده، و بیمیلی به زندهبودن از سایر علائم احتمالی افسردگی و سایر اختلالات روانی است. خوشبختانه درمانگر میتواند به افرادی که از افسردگی و ناتوانی در تنظیم عواطف رنج میبرند کمک کند. درمانگر به فرد کمک میکند بفهمد چه چیزی او را از ارتباط با دیگران عقب میکشد، او را از شر افکار و رفتارهای منفی راحت کرده و باعث شود فرد دوباره از چیزهایی که در گذشته لذتبخش بودهاند لذت ببرد.
۷- سوگواری بیپایان
زمانی که شخص از همسرش جدا میشود یا عزیزی را از دست میدهد، خروج از احساس غم و سوگواری ممکن است پروسهای دردناک و زمانبر باشد. این وضعیت زمانی تشدید میشود که فرد کسی را برای بهاشتراکگذاری احساساتش نداشته باشد. همچنین، بروز دو یا چند اتفاق تلخ در بازههای زمانی کوتاه، دشواری خروج از سوگواری و مقابله با غم و اندوه را دوچندان میکند. درمان، از طریق صحبت با مشاور، به این افراد کمک میکند در محیطی امن و دلسوزانه با غم و اندوه و احساسات منفی ناشی از آن مواجه شوند.
۸- سردرگمی، وقتی میخواهید حالتان را بهتر کنید
رواندرمانی کمک میکند افراد در روابطشان با دیگران برای خودشان و دیگران فرد بهتری باشند. رواندرمانی کمک میکند بهتر شرایط پیچیده روابط بینفردی را درک و حل کند. یک درمانگر کارآزموده، کمکتان میکند متوجه مسئولیت خودتان در بهبود شرایط پیچیده بشوید و با اقدامات مناسب، دستاورد بهتری داشته باشید. علاوه بر این، میتوانید از دید دیگران به مسئله بنگرید و از تأثیرتان بر دیگران آگاه شوید. با دانستن تأثیرتان بر دیگران و اینکه رفتارتان چه احساسی در آنها ایجاد میکند، تعاملات سازندهتری با سایرین خواهید داشت. درمانگر، با شناسایی الگوها و نشاندادن الگوهای منفی در فرد، به او در شروع الگوهای مثبت کمک میکند.
۹- بروز مشکلات جسمی
افراد معمولا از ارتباط تنگاتنگ بین سلامت روانی و سلامت جسمی غافل هستند. مشکلات روان مانند اضطراب، استرس و افسردگی بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر سلامت جسمی تأثیر میگذارند. ارتباط مستقیم آنها به این علت است که مشکلات روان بر عملکرد دستگاه عصبی مرکزی تأثیر میگذارد، که این امر خود بر عملکرد سایر دستگاههای بدن تأثیرگذار است. تأثیر غیرمستقیم آن از طریق افزایش بروز سردردها، خستگی، درد عضلات و واکنشهای دستگاه قلبی ـ عروقی، تضعیف دستگاه ایمنی، التهابات مزمن و… است. بنابراین، اگر برای درازمدت از این مشکلات رنج میبرید، مراجعه به روان درمانگر برایتان مفید خواهد بود.
۱۰- رویآوردن به روابط بیمعنی و مواد اعتیادآور برای خروج از شرایط
زمانی که افراد تحت فشار عاطفی و روانی هستند، ممکن است برای مقابله با وضعیتشان و برای جایزه دادن به خودشان، بیحسی، حواسپرتی یا… به استفاده از مواد اعتیادآور یا رابطههای کوتاهمدت و بیمعنی روی بیاورند. شاید مواد مخدر و نوشیدنیهای الکلی در کوتاه مدت احساسات ناخوشایندی مانند ناامیدی، اضطراب، حساسیت و افکار منفی را کاهش بدهند؛ اما در دراز مدت موجب بروز مشکلات بزرگتر، وابستگی و سوءمصرف میشوند. مصرف این مواد ممکن است موجب بروز اختلال در فرایندهای درمانی شوند. به همین دلیل، بهتر است اگر خودتان یا عزیزانتان از اعتیاد رنج میبرید، فورا بهدنبال درمانگر مناسب بگردید. حمایت خانواده و دوستان در حل مشکل فرد بسیار مفید است؛ اما این افراد مراکز توانبخشی شخصی نیستند و فرد باید برای درمان حرفهای اقدام بکند. همچنین، باید به خاطر داشت مجبورکردن دیگران به درمان اغلب تأثیر مثبتی ندارد. بهتر است به جای اجبار، عزیزانتان را برای درمان تشویق و ترغیب کنید. هرگز به جای حرفزدن با این افراد، به آنها احساس گناه یا شرم را منتقل نکنید. شاید تعیین وقت مشاور و رفتن همراه با عزیزتان اقدام مؤثر و مفیدتری باشد.
۱۱- احساس خستگی و کلافگی دائمی
احتمالاً بسیاری از افراد در دنیای پرسرعت مدرن و هجوم گسترده اطلاعات برخی مواقع احساس کنترل داشتن بر زندگی را از دست دادهاند و برای فرار از پذیرش این اتفاق کاملا تسلیم شدهاند، و نتیجتاً بهطور فزایندهای احساس خستگی و کلافگی را تجربه کرده باشند. اگرهمچنین تجربهای را داشتهاید بهتر است به یک مشاور مراجعه کنید.
۱۲- ناتوانایی در متوقف کردن تصمیمات خودویرانگر
«خودم میدانم این آدم به دردم نمیخورد، اما نمیتوانم رهایش کنم!»، «خودم میدانم سیگار کشیدن ضرر دارد، اما نمیتوانم ترکش کنم!» «خودم میدانم تو سال کنکور باید درس خواندن را جدی بگیرم!» و هزاران خودم میدانم اما….. های دیگر. اگر شما هم در تله برخی رفتار خودویرانگرتان افتادهاید حتماً به یک متخصص مراجعه کنید؛ چراکه بسیاری از این رفتارها ریشه در باورها و احساسات عمیقی دارند که بهطور پنهانی خودشان را بروز میدهند. مشاور میتواند به شما کمک کند تا با شناسایی افکار و احساسات پشت این تصمیمها از شرشان خلاص شوید و لذت آزادی را تجربه کنید.
۱۳- از دست دادن «خود» واقعی
خود بودن و خلوص در دنیای فعلی برای بسیاری سخت و دشوار شده است. این افراد به دلایل مختلف اسیر تعریفهایی میشوند که دیگران از لذت، خوشی و موفقیت تعریف کردهاند و پس از صرف زمان زیاد متوجه میشوند که تمام مسیر را اشتباه آمدهاند. یک مشاور میتواند با کمک به شما، مسیر یافتن خودتان را به شما نشان داده و دروازهای عظیم به روی خوشحالی و خوشبختی به رویتان بگشاید.
۱۴- عزت نفس پایین
گر خودتان را دوست ندارید و وقتی به خودتان مینگرید احساس خوبی پیدا نمیکنید و دچار خود سرزنشگری و خود انتقادی بالایی هستید از نبود یک مفهوم کلیدی به نام عزتنفس رنج میبرید. مفهومی که باید برای تجربه احساس بهتر هر چه زودتر ترمیم شود.
۱۵- به وجود آمدن تغییرات بزرگ در زندگی
هر تغییری بزرگی همراه با چالشهای و مسائلی است. چه این تغییر قبولی در دانشگاه یا تغییر محل سکونت باشد، چه ازدواج یا بچهدار شدن و … ما نیاز به یادگیری مهارتها و استراتژیهای جدیدی برای سازگاری درست و سالم با شرایط جدید داریم. مسئلهای که با کمک یک مشاور سریعتر و سالمتر و با هزینههای کمتری دستیافتنی خواهد بود.
۱۶- رشد و خود اکتشافی
برای مراجعه به یک مشاور الزاماً نباید با مسئله یا مشکلی مواجه شده باشیم. بلکه در بسیاری از مواقع میتوان برای خود اکتشافی و رشد شخصی به یک مشاور مراجعه کرد. مشاور به ما کمک خواهد کرد که با شناسایی عقاید، ارزشها، افکار، تواناییها و محدودیتها و … بهترین تصمیمها را برای خودمان بگیریم و از حداکثر توانمندی خود استفاده کنیم. فراموش نکنیم که سوار هواپیما بودن و روی زمین حرکت کردن خسران بزرگی است. پس تا وقت هست حداکثر توانمندی خود را بشناسید.
۱۷- نیاز شدید به شنیده شدن
بسیاری ازافراد در زندگی با چالشها و مشکلاتی دستوپنجه نرم میکنند که از بیان آن به اطرافیان و دوستانشان هراس دارند. ترس از قضاوت شدن و تأثیری که دانستن این موارد بر آینده روابط افراد میگذارد میتواند آنها را از بیانش به اطرافیانشان بازدارد. در این صورت صحبت با یک مشاور که هم فردی ناشناس است و هم یکی از مهمترین اصول حرفهایش رازداری است میتواند به کمک آنها بیاید. مسلما چنین موضوعی در موقعیتهای مانند سکونت در شهر جدید و … میتواند مصداق داشته باشد.
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بزارید.
در اتاقهای گفتوگو مشاور مدیا با دیگران صحبت کنید و از تجربه دیگران استفاده کنید
مشاور مدیا محیطی امن را برای تبادل نظر و تجربههای شما فراهم کرده است